۱۲/۲۰/۱۳۸۸

جهان بی عدالت

چه فرقی میکند در عالم درد
یکی زخم دلش را از درونش
به خون لحظه های ساکت و سرد
نشانده روی آوار جنونش
چه فرقی میکند در خانه ای شوم
نشسته قطره های رنگ ماتم
شده با سایه های خانه محکوم
وجود بی قرار سنگ ماتم
چه فرقی میکند جلاد پستی
کشیده بی گناهی را به دارش
که فریاد بلند او به هستی
نبرده دود تار روزگارش
چه فرقی میکند بهر مسافر
صدای دوره گرد خوار و خسته
سکوت مرده ی شهر مسافر
که گویی آن سر دنیا نشسته
برای این جهان بی عدالت
برای آن خدای آسمانها
چه فرقی میکند فریاد ذلت
میان حسرت بیهوده ی ما
شکوه قدسیان بی تفاوت
برای من دگر نوری ندارد
چو ویرانه بگردد خانه ی بت
دگر رنجی درین دوری ندارد