۸/۱۱/۱۳۸۹

روشنی

نگاه خسته ما میهنی نمی سازد
که تیغه روی تن دشمنی نمیسازد
برای مردن صحن قبور بد نامی
به روی کوه رها بهمنی نمیسازد
به آسمان ِ سراپا براده ی الماس
شهاب رهگذری ، روشنی نمیسازد
عبور دود زمینی به سستی ابرست
غبار گردنه ها آهنی نمیسازد
زبانه های وجود فسانه ای خاموش
به خشم شعله ما خِرمنی نمیسازد